Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «آفتاب»
2024-04-27@17:52:39 GMT

پیکه و شکیرا؛ پایان پرحاشیه یک عشق جنجالی

تاریخ انتشار: ۲۱ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۵۰۳۹۷۵

پیکه و شکیرا؛ پایان پرحاشیه یک عشق جنجالی

آفتاب‌‌نیوز :

رابطه زوج مشهور در عجیب ترین حالت خود به پایان رسید.

شکیرا خواننده سرشناس کلمبیایی در بیانیه ای اعلام کرد که از جرارد پیکه مدافع بارسلونا پس از رابطه ای ۱۲ ساله جدا شده است. این دو از رابطه مشترک خود صاحب دو فرزند بودند. در بیانیه شکیرا آمده است:" متاسفانه باید تایید کنیم که از هم جدا شده ایم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به احترام فرزندانمان که بزرگترین اولویت ما هستند، خواستار احترام به زندگی خصوصی خود هستیم. ممنون از درک شما."

افشاگری در مورد ماجرای خیانت پیکه به شکیرا

مارکا نوشت زنی که پیکه با او به نامزد و مادر فرزندانش شکیرا خیانت کرده، یک دختر دانشجوی بلوند ۲۰ ساله است که به عنوان مجری مراسم ورزشی فعالیت می‌کند. در همین حال به نقل از سایت سوشیالیته، پیکه که به خاطر مسائل کاری و تجاری به استکهلم پایتخت سوئد سفر کرده است در یک مهمانی تحت نام همایش بین‌المللی «ذهن درخشان» در کنار این دختر جوان دیده شده است.

رونمایی از جانشین شکیرا در زندگی پیکه

فرد جدیدی که وارد زندگی اسطوره بارسلونا شده، کلارا چیا مارتی نام دارد که 23 ساله و دانشجوی رشته روابط عمومی است و برای شرکت برنامه‌ریزی رویدادهای جرارد پیکه به نام Kosmos کار می‌کند و به نوعی کارمند او به حساب می‌آید. نشریه سان حالا مدعی شده آن‌ها باهم در ارتباط هستند و چند ماهی هم از این ماجرا می‌گذرد.

دعوای جدی پیکه و شکیرا در دادگاه

یکی از خبرنگاران اسپانیایی که گفته می‌شود با بسیاری از منابع نزدیک به پیکه و شکیرا در ارتباط است مدعی شده که بحث اصلی این دو نفر بر سر جت شخصی‌ای است که ظرفیت ۱۰ مسافر را دارد و ارزش آن در حال حاضر ۲۰ میلیون یورو است. گفته می‌شود این جت دارای دو اتاق خواب، یک سالن غذاخوری خانوادگی و یک نشیمن با تلویزیون است و یکی از راحت‌ترین وسایل نقلیه برای سفرهای خانوادگی به حساب می‌آید.

افسردگی شکیرا پس از رابطه جدید پیکه

اخیرا تصویری از حضور پیکه همراه با کلارا چیا مارتی 23 ساله که دانشجوی روابط عمومی و کارمند خود پیکه است در جشنواره Summerfest Cerdanya منتشر شده است. پس از این اتفاق جوردی مارتین که یک خبرنگار پاپاراتزی در برنامه تلویزیونی El Gordo y La Flaca است تصاویر از شکیرا منتشر کرده که او را کاملا ناراحت نشان می‌دهد.

بلایی که جرارد پیکه و کلارا سر شکیرا آوردند!

پیش از این پیکه و شکیرا در زمان جدایی توافق کرده بودند که تا یک سال هیچ خبری در خصوص روابط آن‌ها منتشر نشود اما مدافع بارسلونا این توافق را زیر پا گذاشته است. در این بین نشریه سان مدعی شده حواشی اخیر تاثیر بدی روی شکیرا گذاشته و باعث بی‌خوابی شدید او شده است. اخیرا هم تصاویری از این خواننده مشهور همراه با دو فرزند او منتشر شد که در آن‌ها بسیار ناراحت به نظر می‌رسید.

رابطه پیکه و شکیرا به بدترین شکل تمام شد

جرارد پیکه در ملاقات با شکیرا برای رسیدن به توافق، از صحبت‌های بی‌پایان خسته شد و جلسه را خیلی زود ترک کرد. پیکه پس از ساعت ۱۸ به دفتر وکیلش رسید و در ساعت ۱۹:۵۰ آنجا را با قیاقه جدی و عبوس ترک کرد. از سوی دیگر خروج شکیرا از دفتر کاملا متفاوت بود. این خواننده کلمبیایی دفتر وکالت را در میان تشویق هواداران زیادی که در خیابان جمع شده بودند ترک کرد.

بهتر که همه چیز تمام شد!

پیکه و شکیرا تابستان امسال و پس از 12 سال زندگی مشترک تصمیم گرفتند از یکدیگر جدا شوند. این اتفاق با حواشی بسیاری برای هر دوی آنها همراه بود و درگیری آنها بر سر حضانت دو پسری که دارند و همچنین درآمدها و اموال مشترکی که در طول این سال‌ها به دست آورده‌اند باعث شد که حتی کار به دادگاه بکشد.
حالا به نظر می‌رسد که آهنگ جدید شکیرا به نام مونتونیا نیز خطاب به همسر سابق او و رفتاری است که این مدافع بارسا با این خواننده کلمبیایی داشته است.

سند خیانت پیکه به شکیرا منتشر شد

هرچند که به نظر می‌رسید رابطه این بازیکن و شکیرا در سال‌های پیش از آن بسیار خوب و ایده‌آل بود اما حالا یکی از نشریات اسپانیایی ویدئویی را منتشر کرده که این باور را کاملا زیر سوال می‎‌برد. آنها مدعی شده‌اند که پیکه مدت‌ها پیش از پایان زندگی مشترکش در کنار شکیرا با نامزد فعلی‌اش در ارتباط بوده است. در این ویدئو به وضوح مشخص است که وقتی او در حال انجام مصاحبه اینترنتی است، نامزد فعلی‌اش هم در کنارش حضور دارد.

درآمد شگفت‌انگیز شکیرا از دعوا با پیکه

آهنگ جدید شکیرا که جنجال‌های زیادی را به دنبال داشته خیلی زود توانسته به موفقیت برسد و بازدیدی فوق‌العاده در فضای مجازی کسب کرده است. این ترانه جنجالی از زمان انتشار خود در هفته گذشته موفق شده ۱۲۲ میلیون استریم کسب کند. برنامه صبحگاهی «Telecinco El Programa de Ana Rosa» به تازگی میزان درآمد خواننده کلمبیایی از این آهنگ را مورد بررسی قرار داده است. همانطور که آنها گزارش دادند، شکیرا ۵۱۲۰۰۰ دلار از یوتیوب، ۵۰۰۰۰۰ دلار از آمازون، ۳۶۰۰۰۰ دلار از Spotify و ۱۲۰۰۰۰۰ دلار از اپل کسب کرده است.

ناگفته‌های جدید شکیرا از ماجرای جدایی‌اش از پیکه

لحظه گفتن حقیقت برای شکیرا فرا رسیده است. این خواننده کلمبیایی از زمان جدایی از جرارد پیکه برای دومین بار مصاحبه کرد و از حقایق گفت. او در گفتگو با خبرنگار مکزیکی انریکه آسودو در شبکه تلویسیا، توضیح داد که جدایی چه تأثیری بر او گذاشت، به خصوص این که جدایی به دلیل خیانت بود. هواداران مدت‌ها بود که در انتظار شنیدن حرفهای شکیرا بودند و این مصاحبه بلافاصله در کل جهان وایرال شد.

شکیرا با جدایی از پیکه 14 رکورد گینس را شکست!

شکیرا، خواننده مشهور کلمبیایی که پس از جدایی از جرارد پیکه بسیار خبرساز شده به تازگی به موفقیت بزرگی دست یافته است. او در این مدت چند آهنگ در خصوص جدایی خود از اسطوره بارسلونا منتشر کرده و کنایه‌های زیادی هم به او زده است. یکی از آهنگ‌های شکیرا با نام Music Sessions Vol. 53 که با همراهی دی جی و تهیه کننده آرژانتینی یعنی بیزاررپ منتشر شد توانسته رکوردهای فراوانی را جابجا کند. او در این آهنگ کنایه‌های تندی به پیکه زده بود. شکیرا به تازگی با همراهی کارول جی ترانه‌ای به نام TQG منتشر کرده که در آن هم صحبت‌هایی را علیه همسر سابقش مطرح کرده است.

او به عواقب کارهایش فکر نمی‌کند!

پس از جدایی پرحاشیه جرارد پیکه و شکیرا، خواننده کلمبیایی در چند ترانه خود کنایه‌های تندی به اسطوره بارسلونا و نامزد جدیدش کلارا چیا مارتی زده و این موضوع جنجال فراوانی را به دنبال داشته است. پیکه در این مدت واکنش خاصی به این اتفاقات نداشت ولی به تازگی تصمیم گرفته سکوتش را بشکند و درباره آهنگ‌های شکیرا علیه خودش و کلارا صحبت کرده است. مدافع سابق بارسلونا در صحبت‌های خود گفته که با نگرش خواننده کلمبیایی مخالفت است و اعتقاد دارد که او احساسات دیگران را در نظر نگرفته است. پیکه هم‌چنین از رفتار طرفداران شکیرا نیز انتقاد کرده است.

ادعای جنجالی علیه پیکه؛ کلارا به او خیانت کرد!

بعداز اینکه شکیرا خواننده معروف و همسر سابق پیکه سال گذشته به دلیل خیانت این بازیکن بارسلونا از او جدا شد و فرزندانش را هم با خود به آمریکا برد، جرارد از فوتبال خداحافظی کرد و تلاش او برای بازگرداندن شکیرا هم بی نتیجه ماند. حالا شنیده می‌شود شریک جدید زندگی جرارد پیکه، که مدت زیادی از ارتباطش با این بازیکن سابق تیم ملی اسپانیا نمی‌گذرد به او خیانت کرده است!

منبع: خبرآنلاین

منبع: آفتاب

کلیدواژه: شکیرا خواننده کلمبیایی پیکه و شکیرا منتشر کرده جرارد پیکه مدعی شده منتشر شد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۵۰۳۹۷۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

شهری با ۱۷ گود مقدس/ پرحاشیه‌تر از فوتبال!

خبرگزاری مهر؛ گروه مجله: «ای سرو خوش‌بالای من، ای دلبر رعنای من؛ لعل لبت حلوای من، از من چرا رنجیده‌ای؟» وقتی غزل سعدی را می‌خواند چشم‌هایش را بسته و و از زیر دسته عینکش قطره‌های عرق سرازیر شده است. یک جور عمیق می‌خواند و کلمه به کلمه شعر سنگ تمام می‌گذارد که انگار شاعر شیرازی جایی در میان مهمانان انگشت شمار زورخانه «مالک اشتر» نشسته و تماشایش می‌کند.

آنجا که نشسته، بالای سرش چند زنگ دارد که هر از گاهی لابلای آواز، با دست راست تکان‌شان می‌دهد. انگشت‌هایش مثل یک جسم واحد از تمام بدنش عمل می‌کند و بدون مکث روی ضرب زورخانه رسماً می‌رقصد. ترکیب آنچه با انگشتانش می‌نوازد، صدایی که با آن می‌خواند و شعری که انتخاب کرده، به قدری به هم نشسته و با هم جور شده است که حواسی برای تماشای گود باقی نمی‌گذارد.

با احترام وارد شوید

«مالک اشتر» قدیمی‌ترین زورخانه میبد است. می‌گویند سال ۱۳۰۷ تأسیس شده است و چیزی نمانده که صد ساله شود. در محله مهرجد واقع شده است؛ کنار امامزاده خدیجه خاتون. اولین زورخانه میبد همین است. غیر از این یک زورخانه دیگر هم در این محله است که اهالی وقتی می‌خواهند آدرس بدهند می‌گویند: «پای قلعه مهرجد.»

اینترنت می‌گوید قدیمی‌ترین زورخانه ایران، زورخانه «پهلوان‌پور» در محله «حسن‌آباد» تهران است که سال ۱۳۰۴ افتتاح شده است. با این حساب، مالک اشتر اگر اولین نیست حتماً یکی از اولین‌ها و قدیمی‌ترین‌ها است.

کوچک‌ترین زورخانه شهر اینجاست. بازسازی شده اما سازه کهنه‌ای دارد. در ورودی‌اش چوبی است و روی آن یک بیت از «همای رحمت»، شعر معروف شهریار حک شده است: «برو ای گدای مسکین، در خانه علی زن. که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را».

برای عبور از در، مثل بسیاری از سازه‌های اصیل و قدیمی معماری ایرانی باید سر را خم کرد. اینطور هر کس بخواهد داخل زورخانه بیاید ناخودآگاه با سر پایین افتاده و با حالت احترام وارد می‌شود. بعد از یک فضای کوچک در چوبی دیگری است که به سالن بسیار کوچک و نقلی زورخانه ختم می‌شود. عکس‌های قدیمی روی دیوار هم موسفید شدن زورخانه را تأیید می‌کند.

گود کوچک؛ پهلوانان بزرگ

روبروی ورودی، «سَر دَم» است. جایگاهی چوبی و چند پله بلندمرتبه‌تر از سطح زمین. روی چوبش حک کرده‌اند: «عمر عالم خواهد آمد بر سر اما تا به حشر، مادر گیتی نخواهد زاد همتای تو را». دو مُرشد تکیه زده به ضرب‌هایشان آن بالا به نوبت آواز می‌خوانند و این پایین توی گود، ورزشکاران باستانی چرخ می‌زنند و میل‌های چوبی و کباده‌های آهنین را روی سرشان می‌چرخانند. گودِ هشت پَر، آن قدر کوچک است که به سختی جمع ده نفره را در خود جای داده است. اما همین گود کوچک، خاک شروع قهرمانان زیادی بوده است.

«پهلوانان قدیمی و خوب میبد همه اهل این زورخانه بودند چون قدیمی‌ترین است.» این را «محمد زارع مهرجردی» می‌گوید. همان جوان ۲۳ ساله‌ای که برای خواندن شعر سعدی از ریشه تک تک موهایش قطره‌های عرق سرازیر شده و با تمام وجود غزل می‌خواند و ضرب می‌نوازد.

همان اول حرف با خنده می‌گوید سرباز فراری است و می‌پرسد: «با لهجه خودمان حرف بزنم؟» بعد با لهجه میبدی که شباهت زیادی به لهجه یزدی دارد اما از آن کمی سخت‌تر است، نام کسانی را می‌برد که از اینجا شروع کرده‌اند. از خاک این گود تقریباً صد ساله: «سید مصطفی حسینی و حاج حسن کلانتر که در سطح کشور مطرح است از این زورخانه ورزش را شروع کرده است. محمدرضا آقایی هم همین مرشدی بود که کنارم دیدید. آقای آقایی بیش از مرشدی در زمینه آواز است، صدای درجه یکی دارد که آن را برای علی (ع) و راه علی (ع) گذاشته و در تو زورخانه در مدح امیرالمومنین می‌خواند.»

آقایی، با چشم‌هایی افتاده و سبیل پر پشت پشت بلندگوی زورخانه چهچهه می‌زد و محمد، جوانی که مرشدی را از او یاد گرفته کنارش حظ می‌برد. وقتی از سردم پایین آمد، سلام و علیک محترمانه‌ای کرد و خوش‌آمد گفت اما قبل از اینکه فرصتی برای گفت‌گو داشته باشیم، غیبش می‌زند. مرشد جوان می‌گوید: «او را گیر نمی‌آورید. روحیات خاصی دارد؛ متواضع و افتاده است و دنبال شناخته شدن اسمش نیست. اگر بود با صدایی که داشت خیلی زودتر از اینها معروف می‌شد.»

پهلوانی که برنگشت

میبد، زورخانه مثل مالک اشتر کم ندارد. اهالی اینجا با سری که بالا نگه‌ش می‌دارند می‌گویند شهرشان هفده زورخانه دارد که همگی فعال هستند و این آمار در کشور تقریباً مشابه و رقیبی ندارد. برای همین هم میبد معروف است به شهر زورخانه‌ها. سجاد می‌گوید: «مردم هم زورخانه را دوست دارند و زورخانه‌ها را فعال نگه داشته‌اند. نمی‌گذارند از تک و تا بیفتد؛ چه آنها که مویشان سفید شده چه آنها که هنوز پشت لب‌شان سبز نشده است؛ در هر سن و سالی دل به گود می‌بندند و گوش به ضرب می‌سپارند.»

«سجاد ذوالفقاری» جوان مودبی است که بعد از بیرون آمدن از گود، برای گفت‌وگو کردن هم از پیشکسوت خود رخصت می‌گیرد. «تهران به آن بزرگی فکر می‌کنم حدود ۹ زورخانه دارد که اکثرشان فعال نیستند اما میبد شهری کوچک با جمعیتی محدود هفده زورخانه دارد و همه‌شان فعال هستند.»

«ذوالفقار» صدایش می‌کنند. متولد ۷۸ است. حدوداً ۲۳ ساله. از سال ۹۰ لُنگش را بسته است؛ این اصطلاح را خودش استفاده می‌کند و بعد توضیح می‌دهد: «یعنی از سال ۹۰ ورزش زورخانه‌ای را شروع کردم؛ وقتی ۱۲ ساله بودم.»

می‌گوید گود را به ارث برده است. از پدرش و پدربزرگش؛ و البته از عموی شهیدش که او هم از باستانی‌کار بوده. شهید «محمود ذوالفقاری» که از همین زورخانه ورزش را شروع کرده و بعد که جنگ می‌شود خاک گود را می‌بوسد و رخصت می‌گیرد، راهی جبهه می‌شود و دیگر هرگز به گود مالک اشتر برنمی‌گردد.

مقدس، مثل مسجد!

«در میبد زورخانه برای مردم مقدس است. یک جورهایی مثل مسجد! برای همین مردم نسبت به حضور در زورخانه یا کمک به زورخانه ارزش و جایگاه خاصی قائل هستند.» سجاد تک به تک اسم محله‌های میبد را می‌برد و پشت سر هم یادآوری می‌کند که این شهر، زروخانه را زنده نگه داشته است و مردمش به این ورزش و ورزشکارانش احترام می‌گذارند.

«این ذات ورزش باستانی است. آقا خودشان گفتند که وقتی یک باستانی کار وارد گود می‌شود خاک گود را می‌بوسد، می‌خواهد از گود بیرون بیاید باز هم خاک گود را می‌بوسد؛ ایشان تاکید کردند گود تقدس دارد. مردم هم این تقدس را حفظ کرده‌اند.»

سالروز گرامیداشت این ورزش باستانی، خودش یک برگ مقدس از تاریخ اسلام است. روز مبارزه دلاورانه و جوانمردانه امام علی و شکست دشمن و سربلندی اسلام، روز «فرهنگ پهلوانی و ورزش زورخانه‌ای» نامیده شده است. این تاریخ قمری امسال مصادف با ۷ اردیبهشت ماه بود.

این ورزش باستانی در خیلی نقاط کشور به خاطره‌ها سپرده شده و حیاتش چندان رونق ندارد؛ اما اینجا در میبد شنیدن صدای ضرب زورخانه در کوچه پس‌کوچه‌های شهر عادی است. با این حال اینجا هم زور باشگاه‌های بدن‌سازی به زورخانه‌ها می‌چربد و نسبتاً بازار داغ‌تری دارند.

تو دیگر آدم قبل نیستی

سجاد می‌گوید: «زورخانه یک جورهایی دلی است. باید دل به گود بسته باشی تا برایش وقت بگذاری. حس و حال معنوی خاصی دارد که در باقی ورزش‌ها کمتر می‌توان پیدایش کرد. آداب خاصی هم دارد. وقتی یک نفر ورزش در زورخانه را شروع می‌کند یک پهلوان سراغش می‌رود و می‌گوید تو دیگر آدم قبل نیستی، مسؤولیت داری! بیرون از اینجا نباید کاری کنی که اسم زورخانه خراب شود!»

ادامه می‎‌دهد: «رسم دیگر این است که هنگام ورود به گود، فرد باید با پای راست وارد شود. اول خاک گود را بوسه بزند و بعد در جای خود بایستد. اینجا آداب پهلوانی حرف اول را می‌زند. آداب پهلوانی یعنی در اوج قدرت و زور بازو از خود گذشتگی داشته باشید و دیگران را درک کنید؛ مخصوصاً کوچکترها را؛ زیر پر و بال‌شان را بگیری و راه بزرگ شدن یادشان بدهی.»

خودش در طلوع جوانی است اما نگران کم‌رنگ شدن و گمنام شدن زورخانه در میان جوانان است: «جوان‌ها زیاد نمی‌شناسند اما قدیمی‌ترها اگر بدانند اهل زورخانه هستید ناخودآگاه احترام خاصی می‌گذارند. مردم نگاه مقدسی به گود دارند. می‌گویند خاک گود جای هر کسی نیست.»

پر حاشیه‌تر از فوتبال

گود زورخانه جایی است که به پیشکسوت اهمیت زیادی داده می‌شود و احترام به باتجربه‌ها، یک‌جورهایی حرف اول را می‌زند. این را در کمتر از ده دقیقه تماشای گود می‌توان فهمید. اگر قرار باشد وسط گود چرخ بزنند از فرد کوچک‌تر شروع می‌شود و به ترتیب سن این کار انجام می‌شود. اگر قرار باشد کباده بزنند، اول پیشکسوت کباده می‌زند و بعد به ترتیب سن افراد کم سن و سال‌تر. اگر قرار باشد وسیله‌ای را از کنار گود بردارند، یا وقتی بخواهند آن را سر جایش به ترتیب کسوت و تجربه این کار را انجام می‌دهند.

سجاد هم نکاتی را درباره آداب گود اضافه می‌کند: «داخل گود جایی که هر نفر می‌ایستد به سن و سالش و کسوت او برمی‌گردد. پیشکسوت سمت بالای گود و کوچک‌ترها پایین گود می‌ایستند. من که بیست ساله‌ام باید از کسی که پنجاه ساله یا چهل ساله است پایین‌تر بایستم و بچه‌های ده دوازده ساله از من پایین‌تر…»

اما محمد، مرشد جوان زورخانه درباره مرام و مسلک این روزهای ورزشکاران باستانی حرف‌های تند و تیزی می‌زند: «مسلک؟ اگر بگویم خیلی آن فضای مرام و مسلکی باقی نمانده اشکالی دارد؟ ببینید. به غیر از آداب و رسومی که دیگران از بیرون می‌بینند، مسائل دیگری هم در این ورزش دارد. خیلی حاشیه دارد. خیلی زیاد! شاید به مراتب بیشتر از فوتبال! هم از نظر فضای رقابتی هم از نظر رفتارهایی که بین جوان‌ترها و پیشکسوت‌ها اتفاق می‌افتد. شاید هر کسی این حرف‌ها را درباره زورخانه نگوید یا ترجیح دهد این مسائل گفته نشود ولی این دعواها اینجا در این ورزش باستانی هم وجود دارد.»

حرف‌های رک و پوست‌کنده‌اش را ادامه می‌دهد: «حتی دعوا بین پیشکسوت‌ها هم زیاد است. یکی می‌گوید من از نظر بدنی قوی‌ترم. آن یکی می‌گوید من سن بیشتری دارم؛ آن یکی می‌گوید من تجربه‌ام بیشتر است. دیگری می‌گوید من فلان مقام کشوری را دارم.»

از نگاه این مرشد جوان زیادی از الگوگیری‌های اخلاقی و پهلوانی باقی نمانده است: «متاسفانه زورخانه که روزگاری تقدسی داشت و دو بعد جسمی و معنوی را در بر می‌گرفت، کم کم به بقیه ورزش‌‎ها شبیه شده است. حتی گاهی حاشیه‌هایی برای آن اتفاق می‌افتد که اگر آن را به اسم امام علی گره چندان درست نیست. خیلی از رسومات کمرنگ شده و خیلی از آداب به گود زورخانه محدود شده است. یعنی ممکن است یک فرد بیرون از زورخانه رفتار پهلوانی را نداشته باشد.»

محمد با نفسی پر از تأسف می‌گوید: «اگر آن فرهنگ و مسلک پهلوانی زنده بود، شاهد خیلی از حاشیه‌ها نبودیم. من کسانی را می‌شناسم که اهل زورخانه هستند اما برای دعواهای محلی هم می‌روند و اعتقادی به آن مرام پهلوانی ندارند.»

گل‌ریزان، یادگار ورزش باستانی

با همه اینها زورخانه هنوز در نگاه جامعه تقدسی والا دارد؛ هرچند پشت گرده آن ناگفته‌هایی باشد. همین زروخانه کوچ در میبد، در روزهای کرونا بسته‌های معیشتی تأمین می‌کرد تا به خانواده‌هایی که در شرایط قرنطینه نمی‌توانستند درآمد داشته باشند کمک کرده باشد.

سنت گل‌ریزان که حتماً نامش را شنیده‌اید، اصالتش به زورخانه برمی‌گردد و بعد از گود زورخانه به جاهای دیگر مثل خیریه‌ها هم کشیده شده است. سجاد می‌گوید: «سنت این بوده که یک لنگ را کف گود پهن می‌کردند تا هم باستانی‌کارها و هم مهمانانی که برای تماشا می‌آمدند و بعضاً متمول بودند به اهل محل برای موضوعات مختلف کمک کنند.

زورخانه و روزش باستانی بارها و بارها توسط شخص رهبر انقلاب و اما خیمی (ره) به واسطه سنت‌های نیکو و ارزش‌های اخلاقی و اسلامی ارج نهاده شده است و حالا اگر آنچه محمد می‌گوید یک حقیقت ناپیدا از گود باشد، آنها که در دنیای ورزش باستانی شناخته شده‌اند و حرف‌شان شنیده می‌شود باید به فکر این باشند که این فرهنگ تاریخی و تاریخ فرهنگی را به موقع نجات دهند؛ پیش از آنکه دیر شده باشد.

کد خبر 6089761 زينب رجائی

دیگر خبرها

  • معرفی پنجمین سرمربی فصل تیم پرحاشیه!
  • بازگشت بهروز افخمی کارگردان پرحاشیه ایران به آنتن تلویزیون
  • کلیپ| سعدآباد پرحاشیه
  • حواشی جدید و پرحاشیه سریال پایتخت
  • شهری با ۱۷ گود مقدس/ پرحاشیه‌تر از فوتبال!
  • (عکس) تصویر دردناکی که اوستوف اورونوف از مصدومیتش منتشر کرد
  • کامنت پرحاشیه رضا کرمانشاهی: باخت پرسپولیس از برد تراکتور شیرین تر بود!
  • (عکس) تصویر دردناکی که ستاره پرسپولیس منتشر کرد
  • علت اصلی تعویض اورونوف مقابل آلومینیوم مشخص شد | تصویر دردناک منتشر شد
  • پایان روز اول کنکور/ دفترچه سئولات ۴ گروه آزمایشی منتشر شد